سلام
الان که دارم اولین پست رو برات مینویسم سر شارم از حس تو و دلتنگ لحظه های با تو بودنم .مدتها بود که این حس رو گم کرده بودم ازت ممنونم که کمکم کردی پیداش کنم .نمی دونم واسه چی ولی بازم حسم بهم گفت که بیامو اینجا رو با نام قشنگ تو زیبا کنم .دوست دارم اینجا یه مدت فقط امانت باشه دستم تا وقتی که بدمش به صاحب اصلیش که سلطان مهربانیه نمی دونم که وقتش کی میشه اما می دونم که بالاخره اون روز از راه میرسه .فقط خدا کنه امانت دار خوبی باشم
باهات از یه طلوع دل انگیز شروع کردم .و می خوام که تا آخر اون غروب تلخ دستت رو تو دستم داشته باشم و اشکهای اون شبت را رو گونه هام .پای همه چیزت ایستادم همه چیز.....
الان که دارم اینا رو برات می نویسم ترانه سیاوش قمیشی تو گوشمه دلم نمی یاد که برات ننویسمش آخه خیلی با اوضاع الانم تناسب داره گوش کن :
من اگه هنوز می خونم
واسه خاطر دل توست
شعر من صدای غم نیست
همصدای حسرت توست
عزیزم اگه خزونم
واست از بهار می خونم
تو رو تنها نمی زارم
گر چه تنها جا می مونم
اگه تو شبای سردت
با خودت تنها می شینی
من برات می خونم از عشق
تا که فردا رو ببینی
اگه هم صدای اشکی
واسه آرزوی پرواز
من برات میخونم ای گل
نو بهارو نبر از یاد
همه دلخوشیم به اینه
که تو یادت موندگارم
گر چه عمریه تو این دشت
یه خزونه بی بهارم....
خوب عزیزم آرزوی من برات بهترینهاست . به خدا میسپارمت .
زیر بارون گریه کردم تا تو اشکمو ببینی .
نگاه اولت بر من اثر کرد
نگاه دومت دیوانه ام کرد
نگاه سومت عاشق ترم کرد
نگاه آخرت خاکسترم کرد
زیبا بود و عالی بود منتظرت هستم موفق باشی
یا حق
:)
درسته که جوونیم اما دلامون پیره آخه همه روزامو تو تنهایی اسیره
درسته که می خندیم ولی با گریه شادیم به خاطر سرنوشت تو غصه ها افتادیم
آره میگن ما بهاریم اول و تازه کاریم ولی تو این روزگار دل خوشیی نداریم
یکی میگه بو میدی برای نسل دیروز اما چه طوری بگیم خسته شدیم از امروز
درسته که زنده ای داری نفس میکشی مرگ و شکستو با هم کم کم داری می کشی
سلام حرف نداشت امیدوارم که وبت روز به روز بهتر بشه مواظب خودت باش منم به روزم خوشحال میشم به کلبه تنهایی من هم سری بزنی